loading...
دنیای عاشقی
لایو بازدید : 2 دوشنبه 08 مهر 1392 نظرات (0)
  اعمال   باب ۱۱

  توضیح پطرس درباره کرنیلیوس

 ۱ پس‌ رسولان‌ و برادرانی‌ که‌ در یهودیه‌بودند، شنیدند که‌ امت‌ها نیز کلام‌ خدا را پذیرفته‌اند.  ۲ و چون‌ پطرس‌ به‌ اورشلیم‌ آمد، اهل‌ ختنه‌ با وی‌ معارضه‌ کرده‌،  ۳ گفتند که‌ “با مردم‌ نامختون‌ برآمده‌، با ایشان‌ غذا خوردی‌!”  ۴ پطرس‌ از اول‌ مفصلا بدیشان‌ بیان‌ کرده‌، گفت‌:  ۵ ”من‌ در شهر یافا دعا می‌کردم‌ که‌ ناگاه‌ در عالم‌ رویا ظرفی‌ را دیدم‌ که‌ نازل‌ می‌شود مثل‌ چادری‌ بزرگ‌ به‌ چهار گوشه‌ از آسمان‌ آویخته‌ که‌ بر من‌ می‌رسد.  ۶ چون‌ بر آن‌ نیک‌ نگریسته‌، تأمل‌ کردم‌، دَواب زمین‌ و وحوش‌ و حشرات‌ و مرغان‌ هوا را دیدم‌.  ۷ و آوازی‌ را شنیدم‌ که‌ به‌ من‌ می‌گوید: "ای‌ پطرس‌ برخاسته‌، ذبح‌ کن‌ و بخور."  ۸ گفتم‌: "حاشا خداوندا، زیرا هرگز چیزی‌ حرام‌ یا ناپاک‌ به‌ دهانم‌ نرفته‌ است‌."  ۹ بار دیگر خطاب‌ ازآسمان‌ در رسید که‌ "آنچه‌ خدا پاک‌ نموده‌، تو حرام‌ مخوان‌."  ۱۰ این‌ سه‌ کرت‌ واقع‌ شد که‌ همه‌ باز به‌سوی‌ آسمان‌ بالا برده‌ شد.  ۱۱ ”و اینک‌ در همان‌ ساعت‌ سه‌ مرد از قیصریه‌ نزد من‌ فرستاده‌ شده‌، به‌ خانه‌ای‌ که‌ در آن‌ بودم‌، رسیدند.  ۱۲ و روح‌ مرا گفت‌ که‌ "با ایشان‌ بدون‌ شک برو." و این‌ شش‌ برادر نیز همراه‌ من‌ آمدند تا به‌ خانه‌ آن‌ شخص‌ داخل‌ شدیم‌.  ۱۳ و ما را آگاهانید که‌ چطور فرشته‌ای‌ را در خانه‌ خود دید که‌ ایستاده‌ به‌ وی‌ گفت‌ "کسان‌ به‌ یافا بفرست‌ و شمعون معروف‌ به‌ پطرس‌ را بطلب‌  ۱۴ که‌ با تو سخنانی‌ خواهد گفت‌ که‌ بدانها تو و تمامی‌ اهل‌ خانه‌ تو نجات‌ خواهید یافت‌."  ۱۵ و چون‌ شروع‌ به‌ سخن‌ گفتن‌ می‌کردم‌، روح‌القدس‌ بر ایشان‌ نازل‌ شد، همچنانکه‌ نخست‌ بر ما.  ۱۶ آنگاه‌ بخاطر آوردم‌ سخن‌ خداوند را که‌ گفت‌: "یحیی‌ به‌ آب‌ تعمید داد، لیکن‌ شما به‌ روح‌القدس‌ تعمید خواهید یافت‌."  ۱۷ پس‌ چون‌ خدا همان‌ عطا را بدیشان‌ بخشید، چنانکه‌ به‌ ما محض‌ ایمان‌ آوردن‌ به‌ عیسی‌ مسیح خداوند، پس‌ من‌ که‌ باشم‌ که‌ بتوانم‌ خدا را ممانعت‌ نمایم‌؟”  ۱۸ چون‌ این‌ را شنیدند، ساکت‌ شدند و خدا را تمجیدکنان‌ گفتند: “فی‌الحقیقت‌، خدا به‌ امت‌ها نیز توبه‌ حیات‌بخش‌ را عطا کرده‌ است‌!”

  کلیسای انطاکیه

 ۱۹ و اما آنانی‌ که‌ به‌سبب‌ اذیتی‌ که‌ در مقدمه‌ استیفان‌ برپا شد متفرق‌ شدند، تا فینیقیا و قپرس‌ و اَنطاکیه‌ می‌گشتند و به‌ هیچ‌کس‌ به‌ غیر از یهود و بس‌ کلام‌ را نگفتند.  ۲۰ لیکن‌ بعضی‌ از ایشان‌ که‌ ازاهل‌ قپرس‌ و قیروان‌ بودند، چون‌ به‌ اَنطاکیه‌ رسیدند با یونانیان‌ نیز تکلم‌ کردند و به‌ خداوند عیسی‌ بشارت‌ می‌دادند،  ۲۱ و دست‌ خداوند با ایشان‌ می‌بود و جمعی‌ کثیر ایمان‌ آورده‌، به‌سوی‌ خداوند بازگشت‌ کردند.  ۲۲ اما چون‌ خبر ایشان‌ به‌ سمع‌ کلیسای‌ اورشلیم‌ رسید، برنابا را به‌ اَنطاکیه‌ فرستادند  ۲۳ و چون‌ رسید و فیض‌ خدا را دید، شادخاطر شده‌، همه‌ را نصیحت‌ نمود که‌ از تصمیم‌ قلب‌ به‌ خداوند بپیوندند.  ۲۴ زیرا که‌ مردی‌ صالح‌ و پر از روح‌القدس‌ و ایمان‌ بود و گروهی‌ بسیار به‌ خداوند ایمان‌ آوردند.  ۲۵ و برنابا به‌ طرسوس‌ برای‌ طلب‌ سولس‌ رفت‌ و چون‌ او را یافت‌ به‌ اَنطاکیه‌ آورد.  ۲۶ و ایشان‌ سالی‌ تمام‌ در کلیسا جمع‌ می‌شدند و خلقی‌ بسیار را تعلیم‌ می‌دادند و شاگردان‌ نخست‌ در انطاکیه‌ به‌ مسیحی‌ مسمی‌ شدند.  ۲۷ و در آن‌ ایام‌ انبیایی‌ چند از اورشلیم‌ به‌ اَنطاکیه‌ آمدند  ۲۸ که‌ یکی‌ از ایشان‌ اغابوس‌ نام‌ برخاسته‌، به‌ روح‌ اشاره‌ کرد که‌ قحطی‌ شدید در تمامی‌ ربع‌ مسکون‌ خواهد شد و آن‌ در ایام‌ کلودیوس قیصر پدید آمد.  ۲۹ و شاگردان‌ مصمم‌ آن‌ شدند که‌ هر یک‌ برحسب‌ مقدور خود، اعانتی‌ برای‌ برادران ساکن یهودیه‌ بفرستند.  ۳۰ پس‌ چنین‌ کردند و آن‌ را به‌ دست‌ برنابا و سولس‌ نزد کشیشان‌ روانه‌ نمودند.

30-09-2013


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 26
  • آی پی دیروز : 96
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 51
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 79
  • بازدید ماه : 126
  • بازدید سال : 132
  • بازدید کلی : 1,014