loading...
دنیای عاشقی
لایو بازدید : 1 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

هو

با سلام امروز با پست شرح حال ابن تیمیه در خدمتتون هستم.

یکی از کسانی که در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند؛ تقی الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه است. او کسی که افکار وهابیان از او سرچشمه می گیرد.

وهابیان برای او کنگره های علمی گرفته و کتاب هایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تالیف نموده اند. و در حقیقت او را موسس مذهب خود می دانند؛ اگر چه آنان در ظاهر این مطلب را اظهار نکرده و خود را سلفی می نامند.

ما در این مقاله قصد داریم که به شرح زندگی او بپردازیم:

نسب ابن تیمیه

صاحبان کتب تراجم درباره ی نسب او چنین گفته اند: وی احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام بن عبدالله بن خضر،تقی الدین، ابوالعباس، ابن تیمیه، الحرانی، الحنبلی، است.

در شهر حرّان در سال 661 ه.ق متولد شد و در سال 728 ه.ق در دمشق وفات یافت. در خانه ای پرورش یافت که اعضای آن بیش از یک قرن پرچم دار مذهب حنبلی بوده اند.

(تذکره الحفاظ، ج4، ص 1496؛ الوافی بالوفیات، ج7، ص 15؛ شذرات الذهب، ج6، ص80)

او بعد از شش سال با سایر خانواده اش از شهر خود- به جهت هجوم تاتار- هجرت کرده وارد دمشق شد. درآنجا برای پدرش موقعیت تدریس در مسجد جامع دمشق فراهم گشت و به تربیت دانش پژوهان پرداخت.

شروع تحصیل

ابتدا نزد پدرش مشغول به تحصیل شد و سپس اساتیدی را برای خود انتخاب نموده و از آنان بهره مند شد. برخی از اساتید او عبارتند از:

یک: ابو زکریا سیف الدین یحیی بن عبدالرحمان حنبلی

دو: عبد الله بن محمد بن عطاء حنفی

سه: ابن ابی الیسر تنوخی

نزد جماعتی از زنان هم درس فراگرفت که عبارتند از:

یک: زینب دختر مکی حرانیه

دو: ام العرب، فاطمه، دختر ابی القاسم بن قاسم بن علیّ معروف به ابن عساکر.

آخرین استاد او شرف الدین احمد بن نعمه مقدسی(متوفای 649 ه.ق) بود که اجازه فتوا را به ابن تیمیه داد.

(ابن تیمیه، حیاته و عقایده، ص57)

 جرات و جسارت

ابن تیمیه با کمک پدر کم کم اماده شد تا بر کرسی درس و اجتهاد بنشیند. تا اینکه بعد از وفات پدرش بر کرسی تدریس مسجد جامع دمشق نشست و درسش را در زمینه های مختلف؛ از قبیل: تفسیر، فقه و عقاید گسترش داد.

لکن به خاطر کج سلیقگی و انحرافی که داشت درصدد مخالفت با عقاید رایج مسلمین برآمد. فتوا و نظرات اعتقادی و فقهی اش برای او مشکل ساز شد.

در جواب نامه ها از اعتقاداتش از قبیل: تجسیم، حرمت زیارت قبور اولیا، حرمت استغاثه به ارواح اولیای خدا، حرمت شفاعت و توسل و... را ابراز می کرد.

ابن کثیر از شاگردان وی می گوید: در روز هفتم شعبان مجلسی در صر حاکم دمشق برگزار شد. و در آنجا همه متفق شدند اگر ابن تیمیه دست از افکارش بر ندارد او را زندانی کنند. سپس بعد از اظهار اعتقاداتش در مناظره با شمس الدین عدنان او را در برجی حبس نموده و سپس او را به حبس معروفی به نام ( جبّ ) منتقل ساختند.

(البدایه و النهایه، ج14، ص4)

توجه: عزیزان این مطالب کاملا به صورت خلاصه شده میباشد. برای توضیحات بیشتر و یا سوالات نظرات خود را مطرح نمایید.

پس از کش و قوس های فراوان قرار شد او از زندان آزاد شود اما دست از افکارش بردارد اما چنین نشد و در مصر ماند.

در سال 718ه.ق در شام، کرسی تدریس و افتاء را بر عهده گرفت و در آنجا نیز فتوا و عقاید نادر خود را مطرح نمود. این خبر  به گوش علما و قضات و دستگاه حاکم رسید، او را خواستند و در قلعه ای به مدت 5 ماه حبسش نمودند.

سرانجام روز دوشنبه، عاشورای سال 721 ه.ق از قلعه آزاد شد. پس از آزاد شدن تا سال 726ه.ق بر کرسی تدریس قرار داشت. بازهم به خاطر افکار خود و نشر آن، در همان قلعه ی سابق محبوس و تحت نظر قرار گرفت. در آن مدت مشغول تصنیف شد، ولی بعد از مدتی از نوشتن و مطالعه ممنوع گشت، و هر نوع کتاب، قلم و دواتی که نزد او بود از او گرفته شد.

(مرآه الجنان، ج4، ص277)

یافعی میگوید: ابن تیمیه در همان قلعه از دار دنیا رفت؛ در حالیکه 5 ماه قبل از وفاتش از دوات و کاغذ محروم شده بود.

(المنهل الصافی و المستوفی بعد الوافی، ص340)

  عصر ظهور ابن تیمیه

توجه: به دلیل ازدیاد مطالب در این قسمت، از گفتن مقدمه ای پیرامون حمله مغول به ایران و عراق و  از بین رفتن آثارهای مختلف صرفه نظر میکنیم.

ابن اثیر از مورخان مشهور اهل سنت می نویسد: مصایب وارده بر مسلمین از سوی مغول آن چنان سهمگین بود که مرا یارای نوشتن آنها نیست و ای کاش مادر مرا نمی زاد.

(الکامل فی التاریخ، ج12، ص358)

ارغون نوه ی هلاکو(683-690) به وسوسه ی وزیر یهودی اش سعد الدوله ی ابهری در اندیشه تسخیر مکه و تبدیل به بت خانه افتاد و مقدمات این دسیسه را نیز فراهم ساخت، که خوشبختانه با بیماری ارغون و قتل سعد الدوله آن فتنه ی بزرگ عملی نشد.

(کتاب: وهابیت، مبانی فکری و کارنامه عملی* آیت الله سبحانی)

(کتاب: تاریخ مغول* عباس اقبال آشتیانی)

در چنین زمان حساسی که کشورهای اسلامی در تب و تاب این درگیری های ویرانگر می سوخت و مسلمانان مورد حمله ی ناجوانمردانه ی شرق و غرب قرار گرفته بودند، ابن تیمیه موسس اندیشه های وهابیت دست به نشر افکار خود زد و شکافی تازه در امت اسلامی ایجاد کرد.

شوکانی از علمای بزرگ اهل سنت می گوید: محمد بن محمد بخاری حنفی متوفای سال 841 در بدعت گذاری و تکفیر ابن تیمیه بی پرده سخن گفته است تا آنجا که در مجلس خود تصریح نموده که اگر کسی به ابن تیمیه "شیخ الاسلام" اطلاق کند، کافر است.

(البدر الطالع، ج2، ص 260)

عصر ظهور وهابیت

بعد از مدتی بنا به دلایلی مانند اعتراضات و انتقادات علما و دانشمندان مذاهب مختلف با عقاید ابن تیمیه، افکار و عقاید وی در بوته ی فراموشی سپرده شد.

ولی در قرن 12 ه.ق این افکار در منطقه ی نجد که عاری از تمدن و فرهنگ بود، مجددا منتشر شد و پس از آن توسط قدرت سعودی و با پشتیبانی قدرت های استعماری به ترویج آنها پرداخته شد.

طرح مجدد افکار ابن تیمیه توسط محمد بن عبدالوهاب در بدترین شرایط تاریخی و اوضاع بسیار نامناسبی صورت گرفت که امت اسلامی از چهار طرف مورد تهاجم شدید استعمارگران صلیبی قرار داشت و بیش از هر زمان نیاز به وحدت کلمه داشت.

 عملکرد سیاسی

اسلام دینی است که مردم را به دو اصل اساسی دعوت می کند: یکی کلمه ی توحید و دیگری توحید کلمه و وحدت بین مسلمین.

پیامبر اعظم (ص) در طول 23 سال بعثت مردم را به کلمه ی توحید و گفتن ((لا اله الا الله)) و التزام به تبعاتش دعوت کرد.

نیز همه را برای پیش برد اهداف اسلام به توحید کلمه و اتحاد فراخواند؛ زیرا در سایه اتحاد است که مسلمین می توانند بر مشکلات فائق آمده، راه نفوذ دشمنان را ببندند.

خداوند متعال می فرماید: همگی به ریسمان خداوند چنگ زنید و متفرق و پراکنده نگردید(سوره آل عمران آیه 103)

در جای دیگر می فرماید: همانا مومنین برادر یکدیگرند(سوره حجرات آیه 10)

لذا پیامبر اسلام (ص) بین اوس و خزرج، مهاجرین و انصار عقد اخوت بست. در عین حال مشاهده می کنیم که ابن تیمیه به این سفارش ها توجهی نکرده و با ابداع افکاری بر خلاف مسلمین- از صدر اسلام تا زمان خود- و تکفیر آنان، سبب ایجاد اختلاف بین مسلمین شد؛ خصوصا با در نظر گرفتن وضع سیاسی آن عصر؛ زیرا سرزمین های اسلامی از هر طرف مورد هجوم و غارت دشمنان قرار گرفته بود.


 در آن زمان مسلمین احیاج مبرمی به یکپارچگی داشتند اما ابن تیمیه با عناد تمام شروع به نشر افکار خرافی و انحرافی خود نمود و هر کسی با افکار او مخالفت می کرد او را به کفر و شرک و زندقه متهم می ساخت. بنابراین همراه با مریدانی که پیدا کرده بود، سبب ایجاد اختلاف بین مسلمین گشت.

و لاحول ولا قوه الا به الله العلی العظیم

در پست بعدی انشا الله برخی از فتاوا و آرای ابن تیمیه رو بررسی می کنیم.

یا علی ع


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 96
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 51
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 60
  • بازدید ماه : 107
  • بازدید سال : 113
  • بازدید کلی : 995