loading...
دنیای عاشقی
لایو بازدید : 3 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

بد بیاری پشت بد بیاری....895721_LaieA_054.gif

دماغم شده بود عینهو چاه و اب و فاضلاب...618417_192.gif و از طرفی قرمز قرمز300313_anj_clown.gif

خرت و خرت اب بینیم میریخت و عطسه پشت عطسه..520614_ill.gif

خبر مرگم حساسیت فصلی دارم هروقت فصل عوض میشه اینشکلی

میشم...دماغم میشه یه توپ قرمز باد کرده که شرشر مف میریزه بیرون..

منه بیچاره در این لحظات هیچ کاری ازم بر نمیاد دیگه...نه انتی هیستامین

جفت جفت اثر داره نه هیچ قرص دیگه ای... به جز دو تا امپول..

هر سه ماه چهار ماه کارمه...بیست ساله شایدم بیشتر که به این درد مبتلام..

هر چی دستمال کاغذیه تموم میشه...تازه جوابگو نیست و زود خیس اب میشه..

همچین موقعهایی باید یه دستمال که بیشتر شبیه ملافه است

دستم بگیرم تا این چاه اب و فضلاب رو تخلیه کنم..لامصب اینهمه مف ار کجا در میاد..

ای تف به این بخته سیاه مفوم کنن...تازه لرز هم میگیرم..سگ لرز میزنم..426719_freezinsmile2.gif

دوروزه که پسرم با اون پسر مهمان مشغوله و نمیتونه ولش کنه بره مغازه

مجبورم خودم بجاش برم یا زبلو مرخصی بگیره..باز دو شیف شدم..تا چند روز دیگه

همین اوضاعه...خوبه دخترم زرنگه و دست و پامه وگرنه چیکار میکردم..

در ضمن اونام هی میرن بیرون و زیاد خونه نمیمون خداروشکر..

تو مغازه از بس دماغمو میگیرفتم و عطسه میکردم دیگه خجالت میکشیدم بخدا...

خوب حالشون بد میشه دیگه کالباس مفی بخورن...836313_202.gif

تازه دستمالمم که گفتم ملافه بود..شبیه ملافه ی زبلو..دستمال کاغذی

جوابگو نیست که..مثل ناودون میمونه..اگه روم میشد دو تا چوب پنبه میبستم

تو سولاخای دماغم..

بازم خوبه دست کش میپوشیم و گرنه حسابی عذاب وجدان میگرفتم..

دیشب اخر شب ساعت یک رفتیم دکتر..81958_eskelet_49.gif

دکتره هم که انگار از دماغ فیل افتاده.. 622814_sid.gif

بیشتر یاد فرشته ی مرگ افتادم تا فرشته ی نجات96217_mf_death.gif

خوبه که فقط دکتره..با خودم فکر کردم اگه این رییس جمهور بود چه خاکی تو سرمون

میریختیم...خیلی خوبه که بعضیها به خیلی جاها نمیرسن و بعضی ها هم تا

یه حدی میرسن و ترمز میکنن...چون ما ایرانیها جنبه ی پیشرفت و بالا رفتن نداریم

زود خیالات برمون میداره و همه رو کوچیک و حقیر میبینیم...بگذریم ...819410_jeer.gif

دو تا امپول نوشت برام با یه سری قرص و دوا...رفتم تو اتاق امپول زنی دراز کشیدم

و منتظر سولاخ شدن ما تحت مبارکم بودم که دیدم به اقا میخواست بیاد تو

زبلو گفت شما چرا؟ مگه امپول زنه خانم نیست..من همین الان دیدمش اینجا..

مرده گفت رفته اون پشت چیزی بخوره گرسنه اش شده حالا میاد...

بعد دید زبلو غیرتی و قبول نمیکنه مرد امپول منو بزنه برگشت رفت...570419_rolleye.gif

هی نشستیم نشستیم نشستیم بیست دیقه شد خبر مرگش نیومد..777113_166.gif

راستش من برام مهم نبود اقاهه بزنه ..حیف شد571217_j63l9g.gif

زبلو داغ کرده بود عصبانی شد  575113_angry2.gif

منم دسته کمی نداشتم ..خیلی دیر شده بود75155_splat.gif

زبلو گفت این خوردنش تموم نشد نباید کسی رو بجاش بزاره..353519_furious.gif

مفت مفت پول میگرن که در خدمت مردم باشن معلوم نیست کدوم

گوریه...رفت اون پشت دنبالش بگرده که دید بععععله با یه پسره دارن851319_speechless.gif

میلاسن و میگن و میخندن..عاقا زبلو شروع به داد و فریاد کرد..دختره با ترس

بدو بدو اومد467217_j63pef.gif..خلاصه هیچی دیگه امپولو بعد از نیم ساعت معطلی بیخودی280117_wacko.gif

برامون زد و تا اومدیم خونه ساعت دو نیم سه شده بود.....420219_impatient.gif

امروز خدارو شکر اب ریزش بینیم قطع شد و منم ملافه رو انداختم دور..اخیییییش

مفو هم خودتونید...102320_Cherna-dancee.gif

تا میخوام بیام پشت کامپوتر پسرم عین بزمجه میاد بالاسرم

یالله پاشو یالله پاشو624219_fightoputer.gif

 بعدم هی غر میزنه مامان مدرن هم بدبختیه ها...279419_biggestgrin.gif

888717_triniti.gif


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 96
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 51
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 70
  • بازدید ماه : 117
  • بازدید سال : 123
  • بازدید کلی : 1,005