loading...
دنیای عاشقی

لایو بازدید : 6 سه شنبه 16 مهر 1392 نظرات (0)
انجام پایان نامه های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در تمامی رشته ها

نگارش مقاله های علمی-پژوهشی، علمی-ترویجی و...

ترجمه انگلیسی به فارسی - فارسی به انگلیسی و...

مشاوره و نگارش پروپوزال

مشاوره و ارائه موضوع در رشته های تخصصی شما توسط متخصصین همان رشته بصورت رایگان




لایو بازدید : 4 سه شنبه 16 مهر 1392 نظرات (0)
عشق یعنی اشک توبه در قنوت / خواندنش با نام غفار الذنوب

عشق یعنی چشمها هم در رکوع / شرمگین از نام ستار العیوب

عشق یعنی سر سجود و دل سجود / ذکر یارب یارب از عمق وجود


لایو بازدید : 5 دوشنبه 15 مهر 1392 نظرات (0)
 

ببین بی تو اینجا...


نه...

اینجا بدون تو 


            یک لحظه هم دیدنی نیست!

نیمه خواب بودم , یه بوی خیلی خوبی می خورد به دماغم . بعد فکر کردم حتما یه خانوم خیلی خوشبو داره از توی کوچه رد میشه. همینجوری که نصفه خوابم بود خانومه رو تصور کردم : با کفش های مشکی سوراخ سوراخ مدل جدید و سانتی مانتال , هر روز که میخواد بره بیرون کلی ادکلن به خودش پیس پیس میکنه , همینجور که شیک راه میره بوی ادکلنش از لباساش پخش هوا میشه و از هر پنجره ای میزنه تو ... بعد فکر کردم چقدر خوب میشه هر روز که من خوابم این خانومه بیاد از کوچه رد بشه , بوش به من برسه ( آخه بوی خوب از اون چیزایی ست که بدترین حالو هم خوب میکنه ... ولو لحظه ای ... همین احساس خنکی که به آدم میده خودش خداااس ) . همینجوری داشتم به خانومه فکر میکردم و چشمام رو باز کردم که دیدم , نه خیر خبری ازش نیست٬ولی خوب چهرش یادمه که کی بود که همیشه صدای پیس پیس ادکلنش میاد.

 وقتی نگاه تو
هر لحظه اتفاق می‌افتد
هر روز من، تولّد باران است.

امروز عصر از خواب بسیار خوبی بلند شدم بعد از...

فکر کن از خواب پاشی با اون صدای زیبا بعد بری تلوزیون روشن کنی هندونه به دست و یه آهنگ از ۲۵باند گذاشته باشه اونم پر از انرژی به اسم ( همیشه با همیم )در یک عصر پنجشنبه که تنها هم هستی خونه گوش کنی و ...


ما یه نفریم یه نفر قوی که قول دادیم
هیچ جایی یه نفره نفریم ما قهر نمیکنیم با هم
سر هیچ چیزی بحث نمیکنیم با هم لجبازی نمیکنیم
نقش بازی نمیکنیم به هم پاس میدیدم تک بازی نمیکنیم
سرمون گرمه ما دوتایی جمعمون جمعه
فکر نمیپریم وقتی دل میدیم دل نمیکنیم
خبرا وسط هدفا مشخص داره هی میشه قدما بلندتر
خود خود خودمونیم عوض نمیشیم اگه راهم سخت باشه عقب نمیریم
برنده میشیم به همه میگیم همو دوست داریم و قول دادیم
پشت هم شب و روز باشیم اره قول دادیم شب و روز باشیم...

 

میدونین از اون دختر بچه هاييه كه دستاي كوچیك و ظريف و لطيفي دارن.كه آدم خوشش مياد هي به بهانه هاي مختلف دستش رو بگيره و احساس تازه گي كنه و زنده بودن.از اون دختربچه هاييه كه دلت ميخواد ببريش لبه ساحل و اون اونقدر از طعم بستني شكلاتيش ايراد بگيره كه مجبورت كنه بري يه پارچ آب پرتقال با یه دونه نی  رو براي خودش و خودت بخري...از اون دختر بچه هاييه كه اونقدر با ناز و كرشمه حرف ميزنه كه دلت ميخواد دنيا همينطور باشه،تو و او هم باشين و اون تا آخر دنيا برا تو حرف بزنه و تو هي فكر كني كه چقدر دلت ميخواد هر طور كه شده جلوي ِ جلو رفتن عقربه هاي ساعت رو بگيري تا فقط او ازونجا نره.كه همينطور بمونه.كه دلت ميخواد تموم دنيا رو با اون لي لي بري و اون هي موهای فرفریش رو در هوا تاب بده و تو هي بيشتر غرق "بودن"ش بشي...

از اون دختر بچه هاييه كه بلدن دختربچه باشن...كه بلدن چطور به وقتش بچگي كنن و چطور به وقتش مثل يك پنبه بشينن كنارت و اشكات رو پاك كنن و نگران،نگات كنن...

از اون دختر بچه هاييه كه محبت رو گدايي نميكنه،جذب ميكنه.كه از من بيشتر معناي محبت رو ميفهمه.كه ميفهمه چطور با لبخندش بفهمونه كه محبت حتما كلامي نيست.يعني نميتونه اينطور باشه.محبت كه كلامي ميشه،گند ميزنه به هر چی كه اون وسط هست و نيست.گند ميزنه به كسي كه ياد گرفته محبت رو بشنه.گند ميزنه به كسي كه ياد گرفته محبت رو فقط تعريف كنه...از اون دختر بچه هاييه كه دلت براي بوييدنش تنگ ميشه..كه وقتي مي افته زمين گريه نميكنه ولي كافيه بي قصد،سرش داد بزني كه مثلا به اين دست نزن، آنچنان دهانش رو باز ميكنه و چشماش رو ميبنده و آنچنان گريه ميكنه و نا آرومي ميكنه كه از خودت حالت به هم ميخوره...از اون دختر بچه هاييه كه بستني اش رو بدون تعارف ميده دست پسرك روسياه فالفروش و اونقدر با ذوق،ليس زدنش رو تماشا ميكنه كه خسته ميشه...كه از كنار يه درياي آب كه رد ميشه،خم ميشه،طوري كه كفشاش خيس نشن،آبنباتش رو در آب فرو ميكنه و مدتي تكون ميده، فقط برا اينكه طعم شور دريا رو شيرين كنه...

از اون دختر بچه هاييه كه روي زمين دووم نمي آره.كه خدا در درون بعضي ها ميگذاره كه فقط  زندگي كردن رو ياد همون بعضي ها بده..كه يه وقتايي اونقدر پرم ميكنه كه ميترسم راه كه ميرم از درون گوشام بزنه بيرون...كه گاهي اوقات مثل الآن كه ميشه،نا امید یه جورایی و دپرس و بی معرفت شاید ٬پشتش رو ميكنه به من و دست به سينه ميشينه و اونقدر اخم ميكنه و با قهرش از درون فشارم ميده كه مجبور ميشم به تعريف كردنش اكتفا كنم و بشينم اينجا و براتون بگم از اون دختر بچه هاييه كه خیلی دوست داشتنیه و دستاي كوچیك و ظريف و لطيفي داره و...


همیشه برای "ماندن " دلیل هست... وبرای "رفتن" بهانه..

همیشه برای "خواستن" نیاز هست... و برای "رد کردن"،مصلحت...
همیشه برای "داشتن" فضا هست... وبرای "نداشتن" تقصیر...
این که سوار بر کدام کوپه این قطار شوی به پای ماندن و دستِ خواستن و عشق داشتنت برمی گردد... اگر داری که          
بسم الله...
اگر نه،جهان پراست از"بهانه" و "مصلحت"و""تقصیر" بی صاحب...
همین..
 

 

 


لایو بازدید : 7 دوشنبه 15 مهر 1392 نظرات (0)

انّمایعرف الله عزّوجلّ ویعبده من عرف الله وعرف امامه منّاأهل البیت ومن لایعرف الله عزّوجلّ ولایعرف الامام منّااهل البیت فانّمایعرف ویعبدغیرالله هکذاوالله ضلالاً :

فقط کسی می­تواند خدا را بشناسد و او را بندگی کند که که او را و امامش را از طریق ما اهل بیت بشناسد و کسی که خدا را و امام را از طریق ما نشناسد، در حقیقت غیر خدا را شناخته و عبادت کرده و به خدا قسم این[شناخت خدا از غیر اهل بیت] ضلالت و گمراهی است. (اصول کافی، ج۱، ص۱۸۱، چاپ بیروت)

 


تعداد صفحات : 11

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 16
  • بازدید کلی : 898